اگر باران بودم ،آنقدر می باریدم تا غبار غم از دلت بردارم اگر اشک بودم ، مثل باران بهاری به پایت
می گریستم
اگر گل بودم شاخه ایی از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم ،آهنگ دوست
داشتن را
برایت می نواختم
ولی افسوس که
نه بارانم ،نه اشک ،نه گل و نه عشق اما هر چه هستم
دوستت دارم
عشق را دوست دارم ولی نه در قفس بوس را دوست دارم نه در هوس تو را دوست دارم تا آخرین نفس در خواب ناز بودم شبی دیدیم کسی در می زند در را گشودم روی او دیدم غم است در میزند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا غم با آن همه بیگانگی هر شب به من سر می زند
نظرات شما عزیزان: